آیا نگرانی ها در خصوص هوش مصنوعی به این صنعت ضربه می زند یا سود آوری مالی دارد؟
به گزارش وبلاگ سفر، فوربس نوشت: از آنجایی که نگرانی ها در خصوص تأثیر اجتماعی هوش مصنوعی رو به افزایش است، این روزها نگرانی ها از اتاق های کوچک آزمایشگاه ها و اتاق های سیاستگذاری دولتی به مجمع جهانی اقتصاد رسیده است. یکی از تکنیک هایی که اخیرا به شدت علیه هوش مصنوعی استفاده می گردد، استفاده از تاکتیک قدیمی نامگذاری و شرم است که در بحث امنیت سایبری بسیار محبوب شده است.
به گزارش سرویس آی تی و فناوری انتخاب اگر بخواهیم این تکنیک را به معنای لغوی تفسیر کنیم به معنای ابزار مبتنی بر سیاست عمومی در نظر گرفته شده است که به منظور ترویج تطابق با تعهدات قانونی یا تعهد به جبران خسارت ناشی از عدم رعایت قانون در نظر گرفته می گردد.
این موضوع در حوزه هوش مصنوعی و برای محققان آزمایش های سیستماتیک محصولات و الگوریتم های محبوب هوش مصنوعی نیز بسیار استفاده می گردد. چرا که کوشش می گردد این فعالیت ها دقیقا مطابق با استانداردهایی باشند که قانون معین نموده است. البته، یک قرن پیش که واژه نامگذاری و شرم مطرح شد موضوع افزایش قدرت هوش مصنوعی مطرح نبود و ماجرا صرفا به مسائل سیاسی و اجتماعی مرتبط می شد .
به طور مستقیم، کمپین های نامگذاری و شرم به عنوان یک اصطلاح ایده آل و ساده برای مسائلی مطرح می گردد که سیستم های هوش مصنوعی امروز و محصولات مصرفی را تهدید می نمایند. شاید بر همین اساس است که شرکت های مشهور فعال در حوزه هوش مصنوعی از مطبوعات منفی گرا نفرت دارند، چرا که نشریه ها و مطبوعات ضعف های الگوریتمیشان را نشان می دهد، منتشر می نماید و همه سازمان های مرتبط مجبورند متوقف شوند تا بتوانند مسائل را تا حد ممکن سریع تر حل نمایند.
شاید این ماجرا به نظر مثبت برسد اما مشکل این ایده این است که گاهی به جای آن که به سیستم ها برای اصلاح یاری کند صرفا آغاز به نقد می نماید. افزون بر این اختلاف نظرهای گسترده ای در مورد استفاده از این تکنیک در حوزه هوش مصنوعی وجود دارد چرا که بعضی معتقدند این تکنیک موجب تأثیر منفی بر فعالیت های شرکت هایی می گردد که در مورد هوش مصنوعی کار می نمایند.
بعضی دیگر نیز معتقدند در بسیاری از موارد شرکت هایی که از هوش مصنوعی بهره می برند به جای اصلاح و تغییر شرایط صرفا بعضی تغییرات ظاهری را انجام می دهند یا رسانه ها را مجبور می نمایند روایت ها را در مورد آنان تغییر دهند. یک مثال ساده برای استفاده از این تکنیک به فشارهایی مرتبط می گردد که پسد از ظهور دستیارهای صوتی به راه افتادند. دستیاران صوتی از لحظه ورود به بازار با منقدانی جدی رو به رو شدند که معتقد بودند این ابزارها صرفا جاسوس هستند.
برجسته کردن محدودیت های یک محصول برای مردم می تواند برای شرکت هایی که در پی بالاترین سود مالی هستند بسیار خطرناک باشد. اما جالب است بدانید در عمل، استفاده از روش نامگذاری و روش آنقدرها هم که تصور می گردد تاثیر گذار نخواهد بود. بر اساس بعضی پژوهش ها، مخاطبان محصولات هوشمند حوزه فناوری بیش از آن که تحت تاثیر کمپین های نامگذاری و شرم باشند نیازمند قوانین دولتی و تکنیک های حمایت از مصرف نمایندگان هستند.
البته گاهی نیز تحقیقات و فعالیت های مبتنی بر نامگذاری و شرم جواب می دهد برای مثال در این مورد می توان به موفقیت بعضی از گروه ها اشاره نمود که در کوشش برای برای بهبود دقت الگوریتم های تشخیص چهره برای جمعیت های گوناگون هستند. در حالی که الگوریتم های تشخیص چهره و الگوی های شناسایی صورت دارای تعدادی کاربردهای مهم هستند، یکی از مهمترین پایگاه های مهم آنها برنامه های تجاری و ادارات دولتی است. در حقیقت، از نقطه نظر عایدی خالص، استفاده تجاری و دولتی بالاترین سود را برای شرکت ها دارد.
جالب توجه است، بعضی از بزرگترین پیشرفت های شناسایی چهره همزمان شده است با افزایش شدید علاقه بعضی کشورها به بهره گیری از تکنولوژی تشخیص چهره. برای مثال کشورهایی مانند چین برنامه های مشابه را در مقیاس گسترده ای مورد استفاده قرار داده اند. اما بسیاری از معتترضان نگرانند که این نوع برنامه ها در سازمان های دولتی چه بازدهی خواهند داشت.
منبع: انتخاب