هنر حیاتی صحبت با غریبه ها
به گزارش وبلاگ سفر، نگرش به غریبه ها از یک الگوی آشنا پیروی می نماید. به بچه ها آموزش داده می گردد که هرگز با بزرگسالان ناشناس صحبت ننمایند به ویژه با افرادی که والدین آنان را غیرقابل اعتماد قلمداد می نمایند. آغاز نوجوانی و جوانی میل شدیدی برای تعامل با انواع افراد به همراه دارد به ویژه افرادی که ممکن است مورد تایید خانواده نباشند. این میل چه ناشی از خواسته های سنی باشد چه اجتماعی فرار هیجان انگیزی را برای فرد به همراه دارد.
به گزارش وبلاگ سفر به نقل از اکونومیست، دایره های اجتماعی به طور کلی دوباره باریک می شوند، زیرا مردم شریک زندگی پیدا می نمایند، خانواده تشکیل می دهند و بچه ها شان متولد می شوند. زمان کمیاب می گردد و دوستی های تازه اغلب بر اساس تقسیم بار مراقبت از کودک خواهد بود. بعضی از افراد هرگز ذوق جوانی برای روابط پیش بینی نشده را نخواهند داشت. در دوران سالمندی حتی اگر کنجکاوی و کاریزما به شکل کمرنگی به جای مانده باشد نیز ضعف باعث می گردد تا برقراری ارتباط های تازه سخت تر گردد.
با این وجود، این تمام داستان نیست. در اواسط زندگی و پس از آن افراد هنوز هم می توانند لذت یک دیدار تصادفی را تجربه نمایند هر چند کوتاه که به نوعی اعصاب را تحت تاثیر قرار می دهد. این ممکن است چیزی بیش از یک لبخند یا یک اظهارنظر تصادفی که به نقطه ای عاطفی بیانجامد نباشد یا ممکن است یک مکالمه عمیق غیر منتظره در هواپیما یا قطار باشد؛ حتی اگر مخاطب پس از آن دیگر هرگز دو طرف همدیگر را نبینند. این جنبه از وعده و خطر غریبه ها داستان نویسان را مجذوب خود ساخته است.
از لذت برخورد کوتاه و پیش از طلوع آفتاب گرفته تا ویرانی غریبه ها در قطار. آگاهی از این که مبادله یکباره خواهد بود می تواند صراحتی لذتبخش و بدون ممانعت را فراهم سازد. در عصر کووید - 19 و رونق گرفتن برقراری ارتباط به وسیله اپلیکیشن زوم الگوی زمانی منحرف شده بود. غریبه ها به جای احتمالات و خطرات مبهم شان نقشی کاملا واقعی به عنوان منبع احتمالی عفونت بر عهده گرفتند و الزام دوری از آنان به طور رسمی وجود داشت. با این وجود، جوانان هنوز هم مشتاق ارتباط با جمعیت های ناشناس هستند. مردم در هر سنی دلتنگ ارتباط انسانی در خیابان ها یا قطار های شلوغ یا حس آرامش بخش همراهی با تماشاگران در سینما یا تئاتر هستند.
بنابراین، اکنون لحظه مناسبی برای خواندن سه کتاب* درباره دیدار با غریبه ها می باشد. ویل باکینگهام خاطرات تکان دهنده ای از یافتن آرامش پس از مرگ شریک زندگی اش در طول سفر و مصاحبه در سرزمین هایی مانند میانمار که از نظر فرهنگی با زادگاه اش انگلستان فاصله دارند نوشته است.
جو کیوهین روزنامه نگار آمریکایی استدلال می نماید که برقراری ارتباط همدلانه با غریبه ها امری حیاتی است و به طور بالقوه زندگی را تغییر می دهد. جان یتس که یک موسسه خیریه جوانان مستقر در لندن را اداره می نماید نگران است که شکاف های عمیق در جوامع غربی دسترسی افراد از طبقات، مذاهب، قومیت ها و نسل های مختلف با یکدیگر را حتی به صورت تصادفی ناممکن سازد.
هر سه نویسنده تعمیم های گسترده ای در خصوص تکامل جامعه بشری از شکارچیان تا عصر هومر و فراتر از آن ارائه می دهند. با این وجود، آنان زمانی که با استفاده از تجربیات شخصی یا تحقیقات علمی درباره نحوه زندگی و ارتباط مردم در حال حاضر فکر می نمایند جالب تر هستند. همه آنان به طرق مختلف دو نکته مجزا، اما مرتبط را بیان می نمایند. نخست آن که تعامل معنادار با یک فرد تازه می تواند پاداش های بزرگی به همراه داشته باشد، اما این مهارتی است که باید پرورش داده گردد. دومین نکته آن که جداسازی خود از جامعه در جوامع مدرن غربی به این معنی است که برای بسیاری از مردم مصاحبه با بعضی از همشهریان شان بی فایده، نامطلوب یا عجیب و غریب به نظر می رسد. مشکل دوم نکته اول یعنی پرورش مهارت ارتباط برقرار کردن با غریبه ها را بدتر می سازد.
جو کیوهین و یتس هر دو تاکید می نمایند که در بریتانیا و آمریکا اختلافات سیاسی به شکاف های قبیله ای تبدیل شده اند. حامیان و مخالفان برگزیت در خوشه های مجزا زندگی می نمایند. جمهوری خواستار و دموکرات ها همدیگر را به مثابه افرادی بد می بینند و نه به عنوان آمریکایی هایی که عقایدشان فرق دارد. این طرفین متضاد با یکدیگر غریبه شده اند.
باکینگهام بر لذت ها و مسائل دیدار در مکان های دورافتاده ای تمرکز می نماید که ریسک ها کمتر است، زیرا آشنایی ها موقتی می باشند در یک آپارتمان در هلسینکی یا هنگام سفر در بالکان. با این وجود، مانند دو مورد دیگر او خاطرنشان می سازد که احتیاط افراد ناآشنا نه تازه است و نه غیرقابل غلبه.
وقتی تنها هستید چهره ها زشت به نظر می رسند
کیوهین و یتس نکاتی را در خصوص دوستی با غریبه ها ارائه می دهند. کیوهین تمرین هایی را توصیف می نماید که در آن گروه هایی از جمهوری خواستار و دموکرات ها با سختی فراوان برای غلبه بر کلیشه ها و تعامل با یکدیگر کوشش می کردند. آنان آموزش دیده بودند که سوالات خوبی از یکدیگر بپرسند و از نامگذاری و برچسب زنی یکدیگر خودداری نمایند. یتس در خصوص نوعی خدمات اجتماعی ملی بحث می نماید که جوانان را تشویق می کرد با گروه ها و نسل های دیگر در هم آمیزند و تعامل داشته باشند.
ظرفیت تعامل با افراد تازه به روش های متمدنانه، انسانی و معنادار شرط لازم برای صلح اجتماعی است حتی اگر شرط کافی نباشد. این نشان دهنده هزینه نیمه پنهان کووید-19 است. بچه های که با صفحه نمایش گوشی تلفن همراه و تبلت آموزش دیده اند. بزرگسالانی که در خانه کار می نمایند و مستمری بگیران تنها. کم و بیش مهارت های اجتماعی همه افراد ضعیف شده و پیامد هایی نه تنها برای آنان بلکه شاید برای ساختار جامعه نیز به همراه داشته است.
با برطرف قرنطینه ناشی از کووید - 19 مردم اکنون به دنیایی از برخورد های تصادفی بازگشته اند: بعضی مشتاقانه بعضی با احساس بیقراری و اکثرا با حسی عجیب از تازگی پس از یک سال خواب زمستانی. درس این سه کتاب آن است که کاهش محدودیت ها فقط فرصتی مطلوب برای ارتباط مجدد با کسانی که دوست شان دارید و شبیه آنان هستید نیست بلکه آزادی ای را بازیابی می نماید که مدت ها امری مسلم قلمداد می شد حتی اگر برای شناخت عمیق متفاوت کم مورد استفاده قرار گرفته باشد.
*سه کتاب عبارتند از:
سلام غریبه (Hello Stranger) نوشته ویل باکینگهام.
قدرت غریبه ها (The Power of Strangers) نوشته جو کیوهین
گسیخته (Fractured) نوشته جان یتس
منبع: فرارو